با حضور پر شور مردم، پس از اقامه نماز، پیکر حضرت آیت الله فاضل لنکرانی(ره) در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، مستقر در حرم مطهرحضرت معصومه(س)، پیکر پاک حضرت آیت‌الله محمد فاضل لنکرانی پس از اقامه نماز، در جوار مرقد حضرات آیات بروجردی، تبریزی، حائری، گلپایگانی و اراکی در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
همچنین پس از مراسم به خاک سپاری پیکر حضرت آیت الله فاضل لنکرانی، مراسم عزاداری و سوگواری به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در حرم مطهر برگزار گردید.

گزارش تصویری مراسم تشییع

نوشته شده توسط : مصطفی

نظرات دیگران [ نظر]

انا لله و انا الیه راجعون

دفتر توسعه وبلاگ دینی ضمن تشکر از استقبال چشمگیر وبلاگ نویسان از طرح ختم صلوات در اعتراض به هتک حرمت حرمین عسکریین (علیهما السلام ) اعلام می دارد در سه روز گذشته بیش از صد و هفتاد هزار صلوات توسط صدها تن از وبلاگ نویسان عزیز ختم گردیده و این طرح تا روز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) ادامه خواهد داشت .
همچنین این دفتر با عرض تسلیت به مناسبت ارتحال مرجع عالیقدر جهان تشیع ، حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی (قدس سره الشریف) به محضر حضرت بقیه الله الاعظم ارواحنا له الفداء، رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) ، مراجع عظام تقلید (دامت برکاتهم) ، حوزه های علمیه، بیت معظم له و وبلاگ نویسان دیندار و خدا جو ، طرح ختم قرآن کریم را برای  علو درجات ایشان از ذات باری تعالی برگزار می کند .
از کلیه وبلاگ نویسانی که تمایل دارند در این طرح شرکت نمایند تقاضا داریم ،جزء مورد نظر خود را برای قرائت آن ، در بخش نظرات همین یادداشت اعلام نمایند .

پی نوشت :
بیانیه‏ی دفتر توسعه وبلاگ دینی به مناسبت ارتحال جانسوز حضرت آیت الله العظمی فاضل لنکرانی
طرح ختم صلوات به مناسبت هتک حرمت حرمین عسکریین

نوشته شده توسط : حرمت‌الله خانگل‌زاده

نظرات دیگران [ نظر]

 سعى داشتند یک زندگى ساده و در سطح طلبه ها داشته باشند ایشان سالهاى طولانى پس از اینکه تأهل اختیار کردند و حتى تعداد فرزندانشان به پنج نفر رسید، در منزل پدرى در دو اتاق زندگى مى کردند و بعد از آن همه سال پدر خانمشان منزلى تهیه کردند و در اختیارشان قرار دادند.
ایشان قدمى براى رونق زندگى شخصى برنداشتند و حتى اگر اهل خانه در امور معمولى منزل وسیله اى تهیه کنند که به نظر ایشان لازم نباشد و با سادگى زندگى نسازد، اعتراض شدید مى کنند و خلاصه اینکه ایشان یک زندگى بسیطى دارند و حتى در این ده سالى که از دوران مرجعیتشان مى گذرد، تابستانها به جز چندروزى که براى زیارت امام رضا (علیه السلام) به مشهد مسافرت مى کنند، بقیه ایام را در قم - على رغم نامساعدبودن هوا - مى مانند. و این در حالى است که اسباب آسایش در اطراف قم که آب و هواى خوبى دارد، فراهم است، ولى ایشان مى گویند: من وقتى مى بینم طلبه ها در قم در زیرزمین منازل و اتاق تنگ و تاریک و در فضاى محدود زندگى مى کنند، دیگر آرامش ندارم تا به فکر راحتى خودم باشم و به مناطق خوش آب و هوا بروم.
ایشان بعد از تصدى مسئولیت و رسالت خطیر مرجعیت به ما فرمودند: عباى تابستانى معمولى برایم تهیه کنید نه از جنس خیلى خوب و گران قیمت، تا طلبه ها وقتى مرا مى بینند تحمل سختى و تنگ دستى برایشان خیلى دشوار نباشد. و یا والده ما یک وقت تشخیص دادند یک پرده اى براى منزل لازم است و آن را تهیه کردند، اما والد بزرگوار فرمودند همین الآن کسى بیاید و این پرده را بردارد که والده به ما متوسل شدند تا از ایشان بخواهیم این پرده لازم است، در جاى خودش بماند.
نکته مهم تر در این زمینه این است که ایشان این همه سادگى و بى آلایشى و دورى و فرار از تجملات دنیا را در حالى انجام مى دهند که هیچ اظهار نمى کنند و یا نشان نمى دادند که من زندگى ساده اى دارم، اصلا تظاهر به این مسئله نداشتند.چرا که قالب وجودیشان اینگونه است که این امور برایشان ارزش و اهمیت ندارد.اما براى بهبود وضعیت معیشت طلاب و فضلا سعى وافر دارند که طلاب فراوانى از طریق ایشان صاحب منزل شدند و یا امکانات زندگى برایشان تهیه شد.
----------
منبع : زندگی نامه

نوشته شده توسط : مهدی جو

نظرات دیگران [ نظر]

کجاست آن که وجودش مطاف هر دل بود / و با شکوه‌تر از آفتاب ساحل بود
کجاست آن که دلش عطر و بوی راز گرفت /  شبش طراوت تسبیح و جانماز گرفت
کجاست آن که وجودش حلاوت قم بود / حضور ساده او افتخار مردم بود
کجاست جان از این تنگنای تن خسته / ز خود رها شده اما به یار دلبسته
کجاست باغ دلی که گل نجابت داشت / و عطر صبح دل‌انگیز استجابت داشت

همان که رفتنش آورد ابر و باران را / همان که برد به همراه خود بهاران را
همان که در شب طلاب ماه تابان بود / همان که نور دل و دیده فقیهان بود
همان که دانش ما در معیتش گل کرد / به باغ دین خدا مرجعیتش گل کرد
همان که در غم هجرش مناره دل‌ها / فرو شکست چو گلدسته‌های سامرا
همان که بین حرم غرق در طهارت بود / چقدر شوق کریمه در آن زیارت بود

چه عشق‌ها به مناجات در دقایق داشت / چه مشق‌ها که ز درس امام صادق داشت
در استواری فقهش قیام را دیدیم / و حال محفل درس امام را دیدیم
چقدر شور حسینی که در شبش گل کرد / چقدر عشق خمینی که بر لبش گل کرد
چه شکوه‌های عجیبی ز حمله بر دین داشت / چقدر دغدغه مردم فلسطین داشت
به پاس آن دل شیداست این همه تجلیل / برای عاشق زهراست این همه تجلیل

مدینه جلوه تجلیل، تازیانه شده است / و آتشی که شرارش روان به خانه شده است
مدینه گریه به پیغمبر اختیاری نیست / کسی مجاز به شب زنده‌داری آری نیست
بگو به فاطمه یا شام گریه کن یا روز / نه اینکه گریه کند روز و شب چنین با سوز
مدینه هجر بهاران ز باغ را می‌دید / شکوفه‌های فراوان داغ را می‌دید
مدینه شمس علی را ز خانه می‌بردند / «چه شد که هفت نفر مخفیانه می‌بردند؟»

از هجر فقیه آشنا گریه کنیم؟ / یا بر تخریب سامرا گریه کنیم؟
یا فاطمه بگذار که با این غم‌ها / بر داغ شهادت شما گریه کنیم

منبع:خبرگزاری رسانیوز

نوشته شده توسط : کوثر ملاتبار

نظرات دیگران [ نظر]