سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اولین شب بدون حضرت آیت الله فاضل

یکشنبه 86 خرداد 27 ساعت 6:5 عصر

 

اندوهگین بود. تکیده گوشه ای از حسینیه، در کنار صندلی پدر، زانوی غم بغل گرفته بود و محبّان و مقلّدان پدر گرداگردش به اندوهش می گریستند.
دوستش داشتم. از همان زمان که در عالم تکلیف متولد شدم. پدر معنوی و مرجع تقلید من شده بود. از آن وقت به اسم و کلامش در دنیای فقاهت و سیاست حساس شدم. اما می دانم که کافی نبود. قدرش را ندانستم. می توانستم به او نزدیک تر شوم ولی «همیشه چه زود دیر می شود».
پیام کوتاهی، دیروز عصر ساعت 16:46 به دستم رسید:«آیت الله فاضل لنکرانی به رحمت خدا رفت». بهت زده شدم،‏ دلم شکست و ماتمی غریب وجودم را در خود کشید.
بعد از اذان مغرب به دفترش رفتم. اندوهگین بود. «آقا شیخ جواد»، تکیده گوشه ای از حسینیه، در کنار صندلی پدر، زانوی غم بغل گرفته بود و محبّان و مقلّدان گرداگردش به اندوهش می گریستند.
پیش از این خبر وخامت حال حضرت آیت الله فاضل را شنیده بودیم و از مژده بهبود حالش خرسند شدیم. به یکی از اعضاء دفتر گفتم: چه شد؟ گفت: حال آقا وخیم شد و برای مداوا به لندن رفت و پنج شنبه قبل بازگشت. در خانه بستری بودند و حالشان خوب بود ولی ساعت 3 بعدازظهر امروز، ایست قلبی کردند.
مراجع تقلید، دوستان، علما و شخصیت های حوزوی و سیاسی، برای عرض سرسلامتی به آقا شیخ جواد فاضل می آمدند و می رفتند.
قرار شد، پیکر، روز دوشنبه 28 خرداد در سالروز شهادت حضرت زهرا (س) برشانه های خیل عزاداران تشییع شود. عزادارانی که که اکنون نمی دانستند که در عزای مادر به سوگ بنشینند یا غم غربت سامرا را نوحه کنند یا داغ فقدان مرجع تقلیدشان را بمویند.

ساعت 11 شب بود که صدای «یا حسین» از اتاق گوشه حسینیه به گوش رسید. فکر کردم پیکر را آورده اند. پرچم سرخ یا حسین بود که سر دستان عده ای از عشّاق گسترده شده بود. تازه از بالای حرم حسینی به بیت این عالم اهل بیت (ع) آمده بود.
از حاج آقای عطایی، از پاسخگویان به مسائل شرعی دفتر این مرجع فقید پرسیدم: پیکر کجاست؟ گفت:‏در بیمارستان کامکار قم. گفتم: اگر منتظر باشیم می توانیم زیارتش کنیم. گفت:‏ بعید است. گفتم: تکلیف مقلّدان پس از ایشان چه می شود؟ گفت: کسانی که اعلم از ایشان تشخیص ندادند، باقی می مانند و در مسایل روز از مرجع تقلید دیگری در رتبه بعد از ایشان  تقلید می کنند و اگر اعلمی غیر از ایشان تشخیص دادند، اعراض می کنند. گفتم: ‏از مراجع حاضر، چه کسانی به آرای فقهی ایشان نزدیک تر است؟ گفت: علمای مکتب قم مثل حضرات آیات: مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی.
11:20 هیأتی از جوانان خادم الرضا (ع)، سینه زنان به حسینیه آمدند و عزاداری کردند. آقا شیخ جواد فاضل را دیدم که بر سر و عمامه خود می زد و اشک می ریخت.
آقا شیخ جعفر تبریزی، فرزند مرحوم حضرت آیت الله میرزا جواد تبریزی هم آمد. چه منظره ای بود منظره گریه دو پسرِ پدر از دست داده! آن هم پدرانی اینچنین فرهیخته و عالم. نه تنها پدر که دانشمندانی از تبار فقه جعفری.
دقایقی بعد یادگار رعنای حضرت امام (ره)، سید حسن خمینی آمد و فرزند داغ دیده حضرت آیت الله فاضل را در آغوش فشرد و همدردی کرد.
شب از نیمه گذشته و حسینیه آرام گرفته بود. غیر از اعضای بیت، 50 نفری می شدیم. خبرنگاران، عکاسان، مقلّدان و محبان آقا. منتظر بودیم تا شاید چشمی به پیکر نورانی آن عبد صالح خدا متبرک کنیم. در حیاط پشت دفتر، وسایل را مهیای انجام غسل و کفن می کردند.
اجازه حضور در مراسم غسل آقا داده نشد.
صبح امروز، 27 خرداد در حسینیه و دفتر حضرت آیت الله فاضل لنکرانی (ره) جای سوزن انداختن نبود. همه آمده بودند تا به بیت شریف ایشان تسلیت بگویند. فقدان ایشان غیر قابل جبران است. خدا به امام زمان (عج) صبر دهد.

منبع:دیده بان
 


نوشته شده توسط : کوثر ملاتبار

نظرات دیگران [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مراسم چهلمین روز درگذشت آیت‌الله فاضل لنکرانی
[عناوین آرشیوشده]